توجه به موسیقی در بخش های مختلف هتل ها و واحدهای اقامتی دیگر یک ضرورت به شمار می رود.
از دیرباز موسیقی در فرهنگ اقوام مختلف حضور داشته و مورد توجه بوده است. موسیقی نیازی فیزیولوژیک، احساسی، ذهنی و فرهنگی است؛ همچنین از منظر اجتماعی نیز قابل توجه است. اهمیت آن نیز تا جایی است که در چند دهه اخیر به صورت علمی مورد توجه قرار گرفته و حتی در حوزه های مختلف همچون گردشگری نیز نفوذ پیدا کرده است.
تاثیر موسیقی در گردشگری کشورهای مختلف یکسان نیست؛ موسیقی گاه به عنوان یک اصل مطرح شده و بهانه توسعه گردشگری در یک منطقه می شود؛ در این رابطه می توان به مقاصد گردشگری شناخته شده موسیقی در دنیا چون اتریش، برگزاری جشنواره های ملی و بین المللی موسیقی در کشورهای مختلف و یا ایجاد هتل های موسیقی در برخی از کشورهای جهان طی چند سال اخیر اشاره کرد و گاه در حاشیه گردشگری و در جهت تکمیل خدمات قرار می گیرد که در این رابطه نیز می توان اجرای موسیقی در سایت های گردشگری و یا تاسیسات خدمات رسان چون واحدهای اقامتی و پذیرایی را مورد اشاره قرار داد؛ چراکه در دنیای معاصر و در بازار رقابتی سختی که برای جذب و حفظ مشتری وجود دارد، علاوه بر خدمات رسانی کیفی و کمی با توجه به استانداردهای تعریف شده برای هر اقامتگاه، ایجاد محیط آرام و مخاطب پسند از نظر روانشناسی نیز یک شرط مهم به شمار می رود.
هتل ها نمونه ای مثال زدنی در این رابطه هستند که توجه به موسیقی در بخش های مختلف این واحدهای اقامتی یک ضرورت به شمار می رود. موسیقی تم های مختلفی از جمله آرام بخش، فرح بخش، حزین، هیجانی، نیروبخش و ... را در بر می گیرد و با توجه به اینکه میهمانان یک هتل گروه های مختلف سنی از کودک تا کهنسال را شامل می شوند که روحیات و علایق هر یک از این افراد نیز با توجه به سن و جنسیت آنها با هم متفاوت و از سویی حالات روحی، جسمی و ریتم بدن انسان با توجه به ساعات مختلف روز نیز متغیر است، بنابراین انتخاب تم های مناسب موسیقی در بخش های مختلف یک هتل باید کاملا آگاهانه و علمی باشد و در این رابطه نیازسنجی های لازم صورت پذیرد تا بتواند نیازهای میهمانان را تامین کند.
در هتل ها و متناسب با فضاهای مختلف تعریف شده، امکان استفاده از موسیقی به دو صورت اجرای زنده و غیر زنده وجود دارد و از این رو فضا به دو نوع فضای مناسب برای اجرا و فضای مناسب برای پخش تقسیم می شود. فضای مناسب برای اجرا شامل رستوران و رستوران سنتی، کافی شاپ و لابی هتل است که با توجه به اوقات مختلف روز تم موسیقایی خاص خود را می طلبد و در سالن های آرایشی بهداشتی، سالن های ورزشی و اسپا نیز می توان از پخش موسیقی مناسب با کارکرد فضا بهره برد.
به عنوان نکته پایانی، موضوعی که در این میان حائز اهمیت می نماید اینکه علاوه بر تامین نیاز روانی و حسی میهمانان از طریق موسیقی، نیاز پرسنل هتل و انگیزه بخشی به آنان نیز باید مورد توجه قرار گیرد. پژوهش های بسیاری نشان داده است که استفاده از موسیقی مناسب در محیط های کاری همچون یک هتل موجب می شود تا دوره های ملامت و خستگی در کار کاهش پیدا کرده و ایجاد حس انگیزه در روحیه افراد تقویت و بر عملکرد آنان افزوده شود، به ویژه در بخش هایی چون آشپزخانه و لاندری که کارکنان این بخش ها به دلیل دمای بالای هوا، نسبت به سایر بخش های یک هتل شرایط سخت تری را دارند. از این رو پخش موسیقی ملایم می تواند شرایط جوی را تغییر داده و با ایجاد آرامش میان کارکنان خلاقیت و بهره وری آنان را افزایش دهد؛ این همان موضوعی است که از سوی مدیران هتل ها باید مورد توجه قرار گیرد.
شاید از اوایل قرن بیست و یک که استراتژی اقیانوس آبی به صورت جدی وارد ادبیات بازاریابی شد کمتر صنعتی را در جهان بتوان یافت که رقابت درونی فعالان آن فاقد این ویژگی باشد؛ به ویژه صنعت هتل که براساس ماهیت خود یعنی «ارزش» در برابر «بهای ارزش» به جای کلیشه «کالا» برابر «پول»، از گستردگی ارتباطات انسانی بیشتری برخوردار است.
نگاه کوتاهی به مفهوم استراتژی «اقیانوس آبی» بیانگر فضای کم رقیبی است که بتوان با مجموعه ایده ها و رفتارهای خلاقانه براساس فاکتورهای حذف، کاهش، ایجاد و افزایش، سهم بیشتری از بازار را تسخیر کرد؛ چراکه در فضای عادی رقابت به دلیل تعدد فروشندگان و عدم انعطاف پذیری سیاست های فروش کالاها یا خدمات و تطابق آنها با خواسته ها و تمایلات مشتریان، میزان برخوردهای درون صنعتی بین رقبا به قدری بالاست که منجر به خسارت یا ورشکستگی برخی می شود که اصطلاحا از آن به عنوان خونریزی و نهایتا ایجاد «اقیانوس قرمز» یاد می شود.
از همین رو، سعی می شود با ایجاد نوآوری ها در کسب رضایت حداکثری مشتریان، شرایط را به گونه ای تغییر داد که سهم بیشتری از بازار را بدون درگیری با سایر رقبا به دست آورد. از نمونه های بارز موفقیت این رویکرد می توان به افزایش سرمایه گذاری در ایجاد مجتمع های تجاری – فرهنگی و تفریحی در سالیان اخیر با الگوبرداری از تجربه موفق مجموعه های سینمایی در اروپا اشاره کرد که دیگر خریداران احتمالی تنها محصولات خاصی را هدف قرار نداده و با گردهم آوردن فروشگاه های مواد خوراکی، پوشاک و لوازم خانگی و غیره، مراکز تفریحی و سرگرمی، سالن های آرایشی و سینماها و از همه مهم تر با ایجاد پارکینگ ها و تسهیلات آمد و شد، حجم عظیمی از بازار را به سوی خود می کشاند تا مشتریان بالقوه را نیز به مشتریان بالفعل تبدیل کند.
حال آنکه تا پیش از این، هر یک از این واحدهای تجاری برای کسب مشتری بعضا مجبور به کاهش قیمت و رقابتی تنگاتنگ در اقیانوس قرمز خود بودند. در صنعت هتل جهان مصداق کاربرد این استراتژی را می توان در اتخاذ سیاست های کاری نوین گروه ها و زنجیره ها بر اساس همان فاکتورهای حذف، کاهش، ایجاد و افزایش دید. به طوری که مثلا با «حذف» عملیات سنتی ثبت نام مسافر در هنگام ورود و «کاهش» مدت زمان تحویل کلید، تسویه حساب و خروج و «ایجاد» برنامه هایی همچون e-concierge یا اختیار انتخاب اتاق و «افزایش» زیربرندهای متعدد برای پاسخگویی به طیف بیشتری از سلایق مشتریان سعی در کسب حداکثری بازار دارند.
ترسیم وضعیت کشور
در صنعت هتل کشورمان اما خبری از این استراتژی نیست که عمده دلیل آن به دخالت دولت در بحث نرخ گذاری مربوط می شود؛ به این معنا که هتل ها بدون برخورداری از حق بایسته خود در نرخ گذاری و ناکامی در راه خلق ایده های جذب مشتری و تعیین استراتژی های بازاریابی در مسیری قرار دارند که یا مجبور به واگذاری سالانه اتاق های خود به صورت گارانتی می شوند یا نهایتا تخفیف هایی ارائه می دهند که تنها برای جلوگیری از ضرر بیشتر است و نه کسب سود که هدف استراتژی های بازاریابی است. نتیجه این ناکارآمدی در بازاریابی هم تشدید غلظت رنگ اقیانوس قرمز آنان و ایجاد فضا برای فعالیت «خانه های استیجاری» می شود.
حتی هتل های دولتی هم فاقد این استراتژی هستند؛ چرا که اساسا اکثر برنامه جذب مشتریان آنها نیز از پیش تعیین شده و بر مبنای روابط و مناسبت های دولتی انجام می گیرد؛ به طوری که نمی توان هیچ طبقه بندی از مشتریان و دسته بندی مشخصی برای گروه ها و زنجیره های هتل دولتی تعریف کرد. با این همه، اما طوق تقصیر این ناکامی تنها بر گردن دولت به واسطه دخالت در نرخ گذاری یا صدور بی رویه و بدون برنامه مجوزهای ساخت وساز نیست؛ چراکه متاسفانه بسیاری از هتل ها به دلایل متعدد که مهم ترین آنها درگیری در مسائل روزانه از یکسو و فقر دانش مربوطه از سوی دیگر است، اعتقادی به تغییر نگرش نسبت به بازار و اتخاذ برنامه های نوین بازاریابی نداشته و نگاه خود را به این مهم به دایره «تبلیغات» در رسانه های اجتماعی محدود کرده اند.
یک نگاه گذرا به روند کاری هتل های کشور نمونه کوچکی برای اثبات این مدعاست. در طول این سال ها هیچ تدبیری برای حذف پروسه های کلیشه ای، کاهش مدت زمان عملیات رزرواسیون و کسب صورتحساب ها و تسهیل در پرداخت ها، ایجاد برنامه های فروش و افزایش رضایتمندی مشتریان با خلق برنامه های مبتکرانه اندیشیده نشده یا به درستی به اجرا گذاشته نمی شود. حتی وب سایت بسیاری از هتل ها و بدتر از آن، گروه های هتلی نیز فاقد بسیاری از استانداردهای لازم برای اطلاع رسانی و جذب مشتری هستند.
بنابراین لازم است تا دولت به عنوان متولی این صنعت، بسترهای لازم را برای ایجاد خودباوری در نزد هتل ها برای افزایش سهم ایشان از بازار بدون اتکا به دخالت دولت در تسهیل امور فراهم آورد که در این بین اعطای حق «نرخ گذاری» و پرهیز از ورود بی دلیل ارگان های خود به این عرصه بر اساس رانت، مهم ترین است. از سوی دیگر هتل ها نیز باید با درک دشواری های شرایط بازار و پذیرش رقبای ناخواسته به جای تمرکز بر حذف آنان، به بازاریابی و ارتقای دانش خود در این زمینه بهای بیشتری دهند.